به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا باقرزاده طی سخنانی در نشست تبیین بنیاد قانون که در آستانه انتخابات اسفندماه به همت مدرسه علوم انسانی -اسلامی فکرت برگزار شد، ابراز داشت: وقتی حضرت رسول(ص) به رسالت مبعوث شدند بسیاری از کسانی که به ایشان گرویدند به دلیل جاذبه شعارهای پیامبر بود؛ آنها کلیدواژههایی که رسول الله(ص) بکار میبردند را میفهمیدند، با این حال نوع گفتمانش را درک نمیکردند چرا که مبانی فکری آنها با پیامبر یکسان نبود.
وی افزود: تفاوت داشتن مبانی فکری مثل میوه ارگانیک و غیر ارگانیک است که هر دو از نظر شکل و ظاهر یکی هستند، اما ماهیت آنها متفاوت است و آثار و خواص آنها نیز طبعاً مختلف است.
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) درباره مخاطرات نداشتن مبانی فکری مشترک گفت: نداشتن مبانی مشترک تبعات و خطراتی به همراه دارد، کما این که دیدیم کسانی که اول انقلاب با امام خمینی از هواپیما پیاده شدند انقلابی بودنشان طبیعی بود، اما فکر نمیکردند که با امام در مبانی این قدر اختلاف داشته باشند.
وی اضافه کرد: امام(ره) میفرمود میزان رأی ملت است، خرمشهر را خدا آزاد کرد، ما همه هیچیم همه چیز از اوست، همه چیز برای او باید باشد، قانون، فقط قانون خداست، ما برای اسلام قیام کردیم و از آن طرف هم میفرمود، میزان رأی ملت است و لذا اگر مبانی امام راحل را به درستی نشناسیم، در مباحث گفتمانی دچار مشکل جدی می شویم.
وی همچنین با اشاره به مبهم بودن مبانی اصلاحطلبان گفت: ابهام و عدم شفافیت ناشی از نداشتن مبانی است ما جریانی داریم به اسم اصلاحطلبی که هنوز نتوانسته یک تعریف درست و دقیقی از اصلاحطلبی ارائه دهد؛ اصلاحطلبی یعنی چه؟ نواندیشی در چه چیزی؟ وقتی به عنوان مثال جامعه مدنی مطرح می شود، این ابهام گفتمانی باعث میشود که برخی گمان کنند که با یک لغت طرف هستند به همین خاطر بعد از مطرح شدن جامعه مدنی در حوزه علمیه کتاب مینویسند «جامعه مدنی در اسلام» در حالی که توجه ندارند این جامعه مدنی اصلاً چه معنایی دارد؛ جامعه مدنی که آقای خاتمی مطرح میکند حداقل ۵ مبنای بنیان برافکن فرهنگ ایرانی اسلامی را در خود دارد از جمله سکولاریسم، پلورالیسم، اومانیسم و ...
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: خروجی این طرز تفکر موجب میشود که کسی نتواند ادعا کند دین درست کدام دین است یا عقیده درست کدام عقیده است، راه درست کدام راه است چون این موضوعات همه موضوعات فردی حساب میشوند و کاملاً سلیقهای میشوند. کسی که در آمریکا است دین خودش و عقاید خودش را دارد و کسی که اینجاست عقاید خودش را دارد.
حجت الاسلام باقرزاده همچنین گفت: طبعاً آثار و تبعات این طرز تفکر این میشود که چون فعلاً اینجا هستیم به قانون اینجا احترام میگذاریم بعد میگوید ای کاش در ایران به دنیا نمیآمدم مفهوم این جمله آن است که حقیقتی ورای ایرانی بودن یا آمریکایی بودن وجود ندارد.
وی افزود: این که اومانیسم مبنای نظریه شما باشد یا خدامحوری مبنای فکری شما باشد با هم تفاوت دارد؛ بر اساس این مبنا شما در نظریه سیاسی هم متفاوت خواهید اندیشید یعنی مردم سالاری صرف یا مردم سالاری دینی!؟
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) همچنین بیان داشت: مطلب دیگری که در گفتمان اصلاحطلبی به آن روبرو می شویم، بحث به چالش کشیدن نظریه ولایت فقیه است. اصلاحطلبان هیچ وقت نتوانستند با اندیشه ولایت فقیه کنار بیایند؛ ولایت فقیه یعنی اینکه غیر از آنکه ما برای خداوند ولایت قائلیم برای برخی انسانها هم ولایت قائلیم. اندیشه اصلاح طلبی هیچ وقت نمیتواند با ولایت کنار بیاید و بپذیرد که یک انسان برای او تصمیم بگیرد.
انتهای پیام
نظر شما